-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 مردادماه سال 1385 19:09
سلام بشکن سکوت را بر وهم بکوب دانه ای قدم می شمرد و نگرانی را بر دستانش می مالد انگار بهار او را فراموش کرده انتظاری است یشمی نمی داند ، سبز است یا مشکی ؟ بشکن شاید انتظار غروب آفتاب بر دریا در چشمان تو هم بروید برخیز فرصت تا سحر باقی ست برخیز
-
تشکر
شنبه 21 مردادماه سال 1385 11:49
باسلام اول از همه از کسانی که تو این مدت نظر دادند ممنون بخصوص محمد(کلیک کن) من خیلی مدیون این آقا مهندس گل هستم.از همین جا می گم در بست چاکریم. راستی یه چیزی یادتون نره: به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من. دست علی یارتون
-
سلام
یکشنبه 15 مردادماه سال 1385 19:09
-
افتتاح
یکشنبه 15 مردادماه سال 1385 18:57
با سلام امروز روز اول این وبلاگ است از تمامی دوستان تقاضا دارم از همین ابتدا جهت بهبود کیفیت وبلاگ نظر دهند .با تشکر